صادق رحمانی
شعر امروز فارسی (که شعر لارستان و جنوب فارس نیز در این حیطه میگنجد) با چالش ها و مشکلات متعددی روبه رو است: برخی شاعران به دنبال نوآوری هستند و دست به تجربیات تازهای میزنند، اما باعث می شود که فرم و ساختار شعر دچار ضعف شود. فقدان بینش، در برخی از اشعار معاصر، فقدان نقد اجتماعی و سیاسی مشهود است. شاعران بیشتری به مسائل فردی و درونی می پردازند و از موضوعات اجتماعی فاصله می گیرند. برخی از شاعران در کارهای خود به تکرار مضامین و موضوعات مشابه می پردازند و شعرهایشان به یکنواختی دچار می شود. برخی به دلیل استفاده از زبان پیچیده یا نمادهای خاص و نامفهوم، با مخاطبین گسترده تر ارتباط برقرار نمی کنند. نقد و بررسی جدی و سازنده بر روی آثار شاعران معاصر کم است.
رویکرد شاعران به تأثیرات جهانی شدن و فرهنگ های مختلف میتواند مثبت یا منفی باشد و در برخی موارد باعث می شود هویت ادبیات فارسی تحت تأثیر قرار گیرد. این مشکلات، هر کدام بر کیفیت و مسیر شعر معاصر فارسی تأثیرگذار هستند.
عدم وجود عنصر تازگی در شعر جوانان میتواند به چند دلیل مرتبط باشد: بسیاری از شاعران جوان به شدت از شاعران بزرگ و مشهور گذشته تأثیر میپذیرند و ممکن است نتوانند با جسارت بیشتری به مقولههای جدید بپردازند. این تأثیر می تواند منجر به تکرار مضامین و فرمها شود.
شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه ممکن است باعث شود که شاعران جوان از موضوعات خاص و مبتکرانه دوری کنند و به موضوعات رایج و عادی بسنده کنند. شاعران جوان ممکن است در دورانی زندگی کنند که بحرانهای عمیق اجتماعی و سیاسی اتفاق نیفتاده باشد، به همین دلیل در مواجهه با تجربیات قوی و عاطفی که میتواند به تولید محتوای نوآورانه منجر شود، دچار کمبود هستند. برخی از شاعران جوان به استفاده از زبان ساده و روزمره برای ارتباط با مخاطبان تأکید دارند، که میتواند منجر به فقدان عمق و لایه های معنایی در شعر شود. بعضی از جوانان ممکن است نوآوری را برابر با پیچیدگی و زورآزمایی در زبان یا فرم بدانند، در حالی که نوآوری واقعی باید به معنای ایجاد محتوایی تازه و متنوع باشد. نداشتن نقد دقیق و سازنده بر روی آثار باعث می شود که این شاعران در مسیر خود دچار سهلانگاری یا عدم توجه به جنبه های نوآورانه شوند.
برونرفت از وضعیت فعلی شعر امروز نیازمند اقداماتی چندجانبه است که می تواند به بهبود کیفیت و غنای شعر معاصر کمک کند: ایجاد فضای مناسب برای نقد و بررسی سازنده . برگزاری جلسات نقد، کارگاه های آموزشی و تشکیل گروههای ادبی.
شاعران باید ترغیب شوند تا به مسائل مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و زیستمحیطی بپردازند. این میتواند به گسترش دامنه تخیل و تولید مضامین تازه کمک کند. به شعرهایی با گویش محلی توجه بیشتری بشود. در آثار شاعران کمی «شعر سپید» احساس میشود.
برگزاری دوره های آموزشی مرتبط با شعر، سبکها و تکنیکهای نوین به شاعران کمک می کند تا با ابزارهای جدید آشنا شوند و بتوانند اشعار به روزتری تولید کنند. شاعران باید تلاش کنند تا با استفاده از زبان و بیانی که برای مخاطب قابل فهم و جذاب باشد، ارتباط برقرار کنند. بهره گیری از فضای مجازی و رسانه های اجتماعی برای انتشار و معرفی آثار میتواند به دیده شدن شاعران جوان کمک کند و باعث ایجاد جامعه ای برای گفتگو و تبادل نظر میان شاعران و مخاطبان شود. حمایت نهادهای فرهنگی و هنری از شاعران از طریق برگزاری جشنوارهها، اعطای جوایز و تسهیلات ، برگزاری جلسات منظم شعرخوانی و گردهماییهای ادبی، فرصتی برای به اشتراک گذاری تجربیات و ایدهها ست و تعاملات فرهنگی را افزایش می دهد.
با پیگیری این راهکارها، میتوان به تدریج به بهبود وضعیت شعر امروز ایران کمک کرد و فضایی مناسب برای شکل گیری آثار نوآورانه و با کیفیت فراهم کرد.
اسدالله نوروزی
با توجّه به تجربۂ دورۂ قبل و مقایسه با امسال انتظار می رفت چه در کمیّت و چه کیفیت شاهد رشد آثار باشیم و تنوّع نیز چشمگیرتر از این شود. تکلیف شاخۂ کلاسیک که روشن است، احتمالاً در قسمت شعر آیینی و ترانه پذیرای انواع دیگر سروده بوده اند ولی عنوان چنان نشان نمی داد، موارد ارسالی نیز معدود و نامتنوّع بود!
باری، درخواستی که از برگزار کنندگان دارم این است که برای هر بخش، حدّ نصاب بگذارند و چنانچه شرکت کننده پایین تر از حدّ انتظار بود یا اینکه هر کدام کمتر از میزان تعیین شده (دو یا سه اثر) ارسال کرده اند، تصمیمی متناسب برای مسکوت گذاشتن یا اهدای جایزه اتّخاذ گردد تا نسبت به کثرت شرکت کننده در بخشهای دیگر بی عدالتی نشود. از عزیزان شاعر نیز تقاضا می کنم حتی اگر در هر دو سه بخش شرکت می کنند برای هر قسمت بیش از یک اثر بفرستند تا داوران امکان مقایسه و قضاوت عادلانه تری داشته باشند. توصیۂ کلّی نیز این است که برای پربارترشدن برنامه سالهای آینده، به ارائۂ آثار در قالبهای مختلف بها داده شود، علاوه بر عنایت به ظرافتهای هنری و تخیّل شاعرانه به «اندیشه» های ارزشمند و حکمت نیز توجّه خاص مبذول گردد. ان شاءالله.
محمدحسین بهرامیان
با شعر شاعران خوش قریحه لارستان از سالها پیش آشنا بودم خصوصا از زمانی که در سایه سار وجود پر مهر زنده یاد خلیل رویینا در همایش های ادبی لارستان شرکت می کردم. در این میان با اشعاری که در قالب غزل و دیگر قالب های سنتی سروده می شد آشنایی بیشتر و نزدیکتری داشتم. به همین دلیل پیشنهاد دوستانم برای داوری اشعار جایزه ادبی رویینا را با کمال میل پذیرفتم. داوری اشعار کلاسیک کار چندان دشواری نبود چرا که با یک خوانش ساده نیز می شد، اشعار قوی تر را بر کشید و سروده های ضعیف تر فرو نهاد. هر چند در نهایت در همین بخش نیز انتخاب سه اثر برتر از میان چندین اثر دل انگیز جالب و جذاب، کارچندان راحتی نبود. در بخش سپید و نیمایی اما داوری با دشواری هایی همراه بود چرا که اشعار همه از تراز کیفی بالایی برخوردار بودند و انتخاب چند اثر برتر از میان اشعاری که همه به نوعی برترین می نمودند کار چندان راحتی نبود. برای داوری این بخش، تمام سروده ها را چندین بار خواندم تا حق هیچیک از شاعران گرانقدر سپیدسرا ضایع نشود. با همه این اوصاف اذعان دارم که داوری شعر، علیرغم همه معاییر قابل تامل نقد، امری ذوقی است و شاید اگر فرد دیگری قضاوت اشعار را عهده دار می گردید، نتیجه داوری به کلی تغییر می کرد. امیدوارم عزیزانی که نامشان در میان منتخبان بخش شعر کلاسیک، آیینی و آزاد نیست، پوزش بنده را بپذیرند و با قبول نظر داوران، همچنان سعه صدر و صلابت و بزرگ منشی خود را به نمایش بگذارند. برای یکایک دوستان شاعرم در جای جای سرزمین لارستان آرزوی بهترین ها را دارم. خوشحالم که در این همایش ادبی، توفیق دیدارتان را دارم.
اسدالله گرامی
شعر: برزخ گفتن و نگفتن
برای ارزیابی از آثار پنج شاعر، 11 شعر، بدون نام شاعر، در اختیارم قرار گرفت. بعضی با یک شعر وبعضی با 3 شعر در این دوره شرکت کرده بودند. می خواستم به بررسی های کلیشه ای بی اعتنا باشم اما رها شدن از کلیشه ها بیش تر به طنزی طناب پیچ شده ماننده بود. سطح بندی شعرها براساس بوتیقای آثار، نموداری پله کانی با کم ترین ارتفاع رو به جلو را نشان می داد. ره یافت خرسنگ تری می خواستم.
امر شاعرانه
«امر شاعرانه در شعر اثری است که شاعر از تجربه حقیقت بر بدنِ شعر می گذارد.» و امر شاعرانه در برابر امر مستند. «شعر بدون تکیه برجهان خوانده نمیشود و در عین حال شعر می کوشد از جهان فاصله بگیرد و معنا را پنهان کند.»
اگر شاعر بر بدنه ی دایره ای که او را احاطه کرده است ،مشت بکوبد گشودگیِ حاصل شده ، شاعر و شعر را در حرکتی زاینده به سوی فهم رازآلود هستی می کشاند ، شعر دلالت ضمنی بر امر مستور یا رازآلود را روان سازی می کند و در این مفصل بندی است که شعر در همسایه گی تفکر منزل میگزیند.
دیدگاه خود را بنویسید